ایبنا نوشت: سید علی آلداود، پژوهشگر و نسخه پژوه در این نشست گفت: ایرج افشار شایستهترین سفرنامهنویس در میان اندیشمندان و محققان بود و با نگاه ایراندوستانه، وطنخواهی و مردمپرستی به سفرنامهنویسی میپرداخت._
سید علی آلداود، پژوهشگر و نسخه شناس درباره «نگاهی به گلگشتِ وطنِ ایرج افشار» سخن گفت. وی با بیان اینکه سفرنامه ناصرخسرو، قدیمیترین سفرنامهای است که به زبان فارسی نوشته شده، افزود: بعد از سفرنامه ناصر خسرو، سفرنامهای که به زبان فارسی و در خور و شایسته باشد، وجود نداشت.
وی در ادامه سخنانش گفت: تعدادی کتابهای جغرافیا و راهنما نیز وجود دارد که نوعی سفرنامه محسوب میشوند، چرا که ماحصل تحقیقات میدانی نویسنده است.
آلداود افزود: در عصر قاجار به دلیل آشنایی ای که با فرهنگ غرب پیدا شد، سفرنامهنویسی مورد توجه قرار گرفت. ایرانیان با سفرهایی که اروپاییان به ایران داشتند، متوجه شدند که دانش سفرنامهنویسی یک دانش ضروری است و آن را به نوعی، حرفه خود قرار دادند.
این پژوهشگر بیان کرد: سفرنامههای دوره قاجار را میتوان به سه گروه تقسیم کرد. نخست، سفرنامههایی که ویژه حج یا عتبات عالیات است. دوم، سفرنامههایی که ایرانیان به غرب یا شبه قاره هند رفتند و گروه سوم به سفرنامههایی مربوط میشود که سیاحان در داخل ایران به سفر میپرداختند.
وی ادامه داد: از عصر مشروطه به بعد شیوه سفرنامهنویسی تغییر کرد. این سفرنامهها با آگاهی بیشتر تالیف شدند و بیشتر به دغدغههای مردم میپرداختند. ممتازترین سفرنامه این دوران، سفرنامه حاج محلاتی است.
آلداود با اشاره به ویژگیهای ایرج افشار اظهار کرد: افشار شایستهترین سفرنامهنویس در میان اندیشمندان و محققان بود. تمام مطالبی که مینوشت، حاصل دیدهها و شنیدههای دقیق وی در سفرهای مختلف بود.
این پژوهشگر افزود: سفرنامههای افشار به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشوند. سفرنامههای داخلی ویژه مردمشناسی و جامعهشناسی است. سفرنامههای خارجی به موضوع های تحقیقاتی، شرکت در سمینارها و فهرست نسخههای خطی وی مربوط میشوند.
وی توضیح داد: نخستین اثر ایرج افشار ویژه سفرنامه داخلی وی است که به نام «گلگشت وطن» معروف است. افشار در مقدمه این اثر بیان کرده است در سفرهایی که به شهرهای مختلف داشتم مواردی مانند کوچه پس کوچههای شهرها، لباسها و ابزارهای بومی، امامزادهها، رواقها و کاروانسراها، قلعهها، برجها و سخنان مردم اهمیت بسیار داشت.
آلداود افزود: افشار تنها یک سفرنامهنویس و ایرانشناس نبود بلکه اغلب به معضلات اجتماعی مردم روستاها نیز اهمیت میداد. هدف و انگیزه اصلی افشار در اغلب سفرهای وی علاقه وافری بود که به ایران داشت.
این پژوهشگر بیان کرد: افشار در سفرها همواره خود را با خلق و خوی مردم روستاها و مناطق تطبیق میداد. از سختی سفر نمیهراسید. بیشتر همسفران وی مانند دکتر منوچهر ستوده نیز چنین رفتاری دارند.
وی ادامه داد: نثر سفرنامههای افشار در مقایسه با سفرنامههای پیشین جذاب و پرکشش است. افشار خود در مقدمه کتاب «گلگشت وطن» به این موضوع اشاره کرده است.
آلداود در پایان گفت: بخش قابل توجه این کتاب به مصاحبهای که سیروس علینژاد در سال 1372 با افشار داشت، مربوط میشود.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ اسلام سخنران دیگر این نشست بود. وی درباره «سفرنامههای حج ایرانی منبعی ارزشمند برای شناخت آلرشید در عربستان» سخن گفت.
این تاریخ پژوه با بیان اینکه سفرنامههای حج ایرانی منبع ارزشمند برای شناخت آلرشید در عربستان است، اظهار کرد: سفرنامههای حجاج ایرانی که در دوره قاجاریه تالیف شدهاند مربوط به زمانی است که این حجاج از راه جبل به سمت مکه میرفتند. این سفرنامهها اطلاعات خوبی از قبایل بدوی، وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی شهر جبل و همچنین ظلم و ستم سلسله آلرشید به حجاج ایرانی ارایه میکند.
وی ادامه داد: یک رساله مستقل به نام «تیر اجل در صدمات راه جبل» وجود دارد که در سال 1299 هجری قمری نوشته شده است. این اثر گزارش کاملی از ظلم و ستم سلسله آلرشید که نسبت به حجاج ایرانی روا میداشت، در اختیار مردم میگذارد.
دکتر محمدعلی موحد، تاریخنگار و پژوهشگر در این نشست با اشاره به «ابن بطوطه و اهمیت سفرنامه او از دیدگاه ایرانشناسی» اظهار کرد: ابنبطوطه قدیمیترین و نخستین ایرانشناس در عالم است. سفرنامه ابنبطوطه جزو مجموعه ایرانشناسی است.
وی با بیان اینکه در تمام اوراق سفرنامه ابنبطوطه نقش فرهنگ ایران را میبینیم گفت: ابنبطوطه در سفرهای خود آنچه را که میدید به دقت ثبت و ضبط میکرد و به زوایایی میپرداخت که از نظر دیگران مغفول میماند.
موحد ادامه داد: ابنبطوطه دو سفرنامه مهم تالیف کرده است. نخست، سفری که از مکه به ایران داشت و دوم، سفری که با ابوسعید بهادرخان از بغداد تا تبریز داشته است.
این پژوهشگر اظهار کرد: ابنبطوطه سفرنامههای زیادی درباره زندگی مردم، آداب و رسوم، مراسم تعزیه، مدارس و خانقاهها دارد که امیدوارم مطالعه کنید و به جذابیت آنها پی ببرید.
از دیگر سخنرانان این مراسم میتوان به دکتر محمدابراهیم باستانیپاریزی، نویسنده، مورخ و پژوهشگر اشاره کرد. موضوع سخنرانی وی «یک شمعک کوهی بر مزار ایرج افشار» بود.
وی در ابتدای سخنانش با اشاره به کتاب «تاریخ کرمان» گفت: در تالیف این کتاب از نسخه اصلی آن در کتابخانه ملک که مرحوم وزیری برای اعتمادالسلطنه نوشته بود استفاده کردم و مرحوم احمد سهیلیخوانساری این کتاب را در اختیار من گذاشت.
این مورخ همچنین به کتاب «کرمان در اسناد امینالسلطنه» اشاره کرد و افزود: خانم مهدوی زیرنظر مرحوم علیاصغر مهدوی و با هدایت ایرج افشار این اسناد را خوانده، خلاصه کرده و در نهایت در قالب یک کتاب 500 صفحهای منتشر کرده است.
دکتر باستانیپاریزی توضیح داد: در این کتاب از کالاهایی که در کرمان است و باید خریداری، بارگذاری و ارسال شوند، سخن به میان آمده است. شیرازیها به دلیل طبع با ذوقی که دارند عنوان این کتاب را «یک شمعک کوهی بر مزار ایرج افشار» نامیدهاند.
وی در این نشست از دکتر اکبر ایرانی، مدیر عامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب که زمینههای برگزاری چنین مراسمی را در کتابخانه و موزه ملی ملک به عنوان یکی از مهمترین و بهترین کتابخانههای ایران فراهم کرده است، تشکر کرد.
این پژوهشگر در پایان گفت: یادی میکنم از ایرج افشار که دوستی همراه و همکار برای من بود. علاوه بر آن با کرمان ارتباط تنگاتنگی داشت.
پروفسور «یوشیفوسا سه کی»، محقق و پژوهشگر ژاپنی در این نشست خاطرهای از آخرین دیدار خود با استاد ایرج افشار ارایه کرد و افزود: حقیقتطلبی و پایبند نبودن ایرج افشار به یک روش در سفرنامهنویسی از ویژگیهای بارز وی به شمار میآید که برای من درس بزرگی است.
وی ادامه داد: در ملاقاتهای مختلفی که با استادم ایرج افشار داشتم، هرگز مساعدتهای خود را از من در تحقیقاتی که در حوزه ایرانشناسی انجام میدادم، دریغ نمیکرد و اگر در موضوعی آگاهی نداشت به صراحت بیان میکرد و مرا به متخصص دیگری ارجاع میداد.
مهندس هوشنگ اتحاد نیز در این مراسم متن پیام استاد ایرج افشار به انجمن بینالمللی مطالعات ایرانی را در سال 1358 برای حاضران قرائت کرد.
این نشست با همکاری نشر میراث مکتوب و موزه ملک برگزار شد.